نقد و رمزگشایی فیلم The Stoning of Soraya M 2008سنگ ثریا آی‌نقد

این فیلم شاید نسخه­ای معتدل­تر از فیلم «بدون دخترم هرگز» باشد که در آن هم چهره­ای بسیار خلاف واقع از ایران ارائه شده است. هنگام سنگسار کردن، مجرم را درون کفن می­پیچند و آنگاه دفن می­کنند. در حالیکه ثریا پیش از سنگسار شدن، روسری­اش را از سر می­اندازد و نطق قرایی هم برای اهالی می­کند. البته این نپوشاندن چهره ثریا در فیلم، به عمد صورت گرفته تا تاثیرگذاری­اش را ده­چندان کند. هرچند بدانی که فیلم است؛ اما باز هم خیلی دل و دماغ می­خواهد که جرأت نگاه کردن داشته باشی. سنگها یک به یک بر سر و صورتش فرود می­آیند و خون از جای اصابت سنگها جاری می­شود.

بنابراین پاسدار و روحانی دست به حیله­ای دیگر می­زنند و ثریا را وا می­دارند تا برای انجام کارهای خانه مردی که زنش به تازگی مرده است، به خانه او برود. ثریا هم روزها به خانه آن مرد (با بازی پرویز صیاد) می­رود و کارهایش را انجام می­دهد. اما پاسدار و روحانی در روستا شایعه می­کنند که ثریا و آن مرد با هم رابطه دارند.

بديهي است كه در چنين مدينه ي فاضله اي ارتكاب به چنين گناهي قابل بخشش نيست. ازدواج پاکدامن با زناکار حرام استدر صورتی که زنای یک نفر ثابت شود (و به مجازاتی مثل شلاق محکوم شود)، زنان و مردان مومن (که این موضوع را می‌دانند) حق ندارند با او ازدواج کنند و فقط افراد زناکار می‌توانند با زناکار ازدواج کنند. هاليوودي‌ها برايساخت اين فيلم كه به ادعاي سازندگان آن بر پایه داستاني واقعي ساخته شده، پنجميليون دلار هزينه كرده‌اند كه نشانه‌اي از رويكرد جديد سينماي غرب عليه ايراناست.

مضمون فیلمی همانند «سنگسار ثریا» از ریشه‌های بسیار عمیق فرهنگی و عرفی حکایت می‌کند. به تصویر کشیدن چنین داستانی نیازمند تسلط و بلکه زیستن نزدیک با فرهنگ مورد نظر است. گفتن این‌که فرهنگ‌ها یا خرده‌فرهنگ‌های بسیاری از بخش‌های ایران‌زمین شبیه یکدیگر است، بنابراین نیاز به زیستن در یک بخش خاص نیست،‌ نوعی «گزافه‌گویی» است.

نهایتا اثبات می­شود که ثریا یکبار به آن مرد لبخند زده است. در شورایی که به همین منظور در روستا تشکیل می­شود، ثریا را مقصر شناخته و او را محکوم به اعدام با اجرای سنگسار می­کنند. همان روز چاله­ای در میدان روستا حفر کرده و ثریا را با دستان بسته تا سینه درون چاله دفن می­کنند. اولین سنگها را پدر ثریا به طرفش پرتاب می­کند که هیچکدام­شان به وی نمی­خورد. اما شوهرش موفق می­شود او را مورد اصابت قرار دهد و بعد هم به ترتیب، پسران ثریا، روحانی روستا و دیگر مردم او را با سنگ می­زنند تا زیر شکنجه و درد سنگسار شدن، جان می­دهد.

اگر داستان فیلم مطابق واقع باشد و سنگسار ثریا در روستای کوهپایه روی داده باشد، افرادی که در قتل ثریا دخالت داشته‌اند(علی شوهر ثریا، حسن روحانی ده و ابراهیم کدخدای ده)، محکوم به قتل عمد هستند و علاوه بر قصاص باید به خاطر نسبت ناروا به ثریا، حکم قذف بر آنها جاری شود. سایر افراد اگر فریب خورده باشند، حکم مشارکت در قتل غیر عمد را در مورد آنها اجراء می‌شود. فیلم سنگسار ثریا مواردی را به اسلام نسبت می دهد که در اسلام وجود ندارد و به عبارتی فیلم پر است از دروغهایی که به اسلام نسبت داده می‌شود. مجریانی دروغین به نام اسلام از جهالت مردم سوء استفاده می کنند در اسلام قوانینی وجود دارد که بر اساس تهمت های پوچ انسانها را به قتل می رساند در این نوشتار فقط به جنبه دوم پرداختم و این موضوع را بیان کردم که اسلام نمی خواهد خلاف های جنسی برملا شود و برای اثبات آن شرایطی گذاشته که محقق شدن آن، تقریبا محال است.

و در آن جا با زهرا مواجه می‌شود که به سختی سعی دارد به طور مخفیانه بااو ملاقات کند و به امید انتشار خبر سنگسار خواهرزاده اش توسط وی، ماجرا را برایاو بازگو کند. وقتی روزنامه‌نگار ضبط صوتش را روشن می‌کند، فیلم با فلاش‌بک ادامه مییابد و ماجرای سنگسار ثریا از زبان زهرا روایت می‌شود. چنانکه در منابع فقهی آمده در حضور معصوم(ع) اجرای حکم با پرتاب سنگ از سوی وی آغاز میشود و کسانی که پس از امام اقدام به سنگسار می نمایند باید خود در ذمه ی حدی ازحدود الهی نباشند. و قاعدتاً در ايران شرايط لازم براي اجرا شايد نداشته باشد و اجراي آن در برخي شهرستان ها بر اساس نظر فقهي حاكم شرع و خلاف هدف تربيتي آن است. زيرا سنگسار براي جامعه اي اسلامي است كه حاكميت ديني در تمامي ابعاد آن از جمله عدالت اجتماعي، اقتصادي، رفاه، امنيت عمومي و... اعمال مي شود و با وجود تأمين نيازها از راه صحيح زن و مردي مرتكب زنا شوند.

"کوهپایه" نام روستاییست که با هر بارشی سیلاب آن را از بنیان خواهد کند. م» در مجموع اثری است که از واقعیت‌های جامعه ایرانی فاصله دارد، بیان تصویریو کلامیِ آن، شعاری است و با به بازی گرفتن احساسات بیننده، سعی مي‌كند مخاطب رامتأثر كرده و از اين طريق او را فريب دهد. تحریف قوانین و مقررات جزایی و احکام دینروشی است که سازندگان این فيلم در پیش گرفته‌اند. از ساختار فيلم كاملاً پيداست كهاین اثر، به دلیل حجم گسترده ی اطلاعات غلط، برای مخاطبان ایرانی تهیه نشده است.زيرا سازندگان فيلم به خوبي مي‌دانند كه اين فيلم [به دليل مغايرت با واقعيّت‌ها‌]در داخل ايران نه تنها مورد استقبال قرار نمي‌گيرد، بلكه موجب مخالفت مردم ايرانبا ساخت چنين آثاري مي‌گردد. هدف از تولید اين فيلم، قطعاً تاثیر گذاری بر چهره ایراندر جهان و مخدوش جلوه دادن آن است.

دیالوگ‌های فیلم بیشتر به زبان فارسی است و با زیرنویس انگلیسی پخش جهانی می‌شود. فیلم و نمایش تلویزیونی را نمی‌توانید پیدا کنید؟ به سیستم وارد شوید تا آن را ایجاد کنید.

علی از اینفرصت استفاده می کند و با مشاهده ی تماس دست ثریا با دست هاشم که موقع تحویل دادنچرخ خیاطی اتفاق می افتد، زمینه را برای وارد ساختن تهمت ناموسی به ثریا فراهم میکند. و با تبانی شیخ حسن و تهدید هاشم به مجازات و در نتیجه بی سرپرست ماندن فرزندمعلولش، او را وادار به ادای شهادت دروغین می نمایند و در حضور کدخدا ابراهیم که شخصیتیساده و منفعل دارد و از اصل ماجرا بی خبر است ادعا می کند که ثریا گاهی در منزل اومی خوابیده و در خواست های نامشروع از وی داشته است. و به این ترتیب جرم ثریا درشورای روستا تأیید شده، با تأکید بر صرورت اجرای حکم الهی و پذیرش مشاهدات دو نفر(علی و هاشم) به عنوان شاهد، ثریا به اعدام از طریق سنگسار محکوم می شود و حکمصادره نیز بلافاصله به وی ابلاغ و بدون هر گونه فرصتی برای دفاع (جز هنگام اجرا)به مورد اجرا گذاشته می شود. لوکیشن صحنه ی سنگسار در مدت بیش از 15 دقیقه از جذابترین بخش هایی است که بیننده را متأثر می سازد.

چندین سال است که کشورهای غربی از سینما و تلویزیون بهعنوان ابزاری برای زمینه سازی جهت تسهیل نفوذ فرهنگی در ملل جهان استفاده می کنندو کشورهای اسلامی از جمله ایران نیز از این تهاجم در امان نیستند. مهمترین هدف اینبرنامه ها تخریب سنگ بنای  جامعه یعنیخانواده است تا از این طریق بتوانند ذهن نوجوانان و جوانان را از توجه به مسائلسرنوشت ساز منحرف کرده و آنان را به ابزاری تحت سیطره ی خود تبدیل نمایند. ژورنال ایرانیان کانادا رسانه ای سیاسی و اجتماعی است که خبرها، گزارش ها و تحلیل هایی را که به نحوی زندگی ایرانیان و بخصوص ایرانی کانادایی ها را تحت تاثیر قرار می دهند پوشش می دهد. در این فیلم، بازیگران که به‌نظر می‌رسد بسیاری از آنها کم‌تجربه یا بی‌تجربه هستند، چنان از حال و هوای اثر دورند که حتی در تیپ‌سازی هم ناتوان بوده‌اند.

از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک می‌شود و داستان در گذشته روایت می‌شود و خواهرزاده زهرا "ثریا" در مرکز این ماجرا قرار دارد. داستان این فیلم که به ادعای سازندگان آن بر مبنای رویدادی واقعی ساخته شده، اوت ۱۹۸۶ (مرداد ۱۳۶۵) در دهکده ای کوچک در جنوب غربی ایران روی میدهد. زنی به نام زهرا (شهره آغداشلو) پیش یک خبرنگار فرانسوی که خودرو او هنگام عبور از روستا خراب شده می آید و برای او داستانی هولناک درباره خواهرزاده خود ثریا و از اتفاقی مرگبار که روی داده میگوید... در این فیلم علی (شوهر ثریا) به خندیدن و کشیده شدن دست ثریا به دست هاشم شهادت می‌دهد و هاشم هم به خوابیدن ثریا به خاطر سردرد.

فیلم‌سینمایی «سنگسار ثریا» از آن دست آثاری‌ است که به‌خوبی نشان می‌دهد وقتی یک هنرمند از بستر فرهنگی زادگاهش جدا می‌شود، هر اندازه که از طریق خانواده،‌ بستگان و دوستان بکوشد تا همچنان پیوندهایش را با سرزمین مادری حفظ کند، حاصل کار ایجاد دوگانگی‌های فرهنگی خواهد بود. مشخص نیست در روستایی که اینچنین دورافتاده است، زهرا چگونه زبان انگلیسی را اینچنین فصیح فرا گرفته که با آن خبرنگار فرانسوی، به راحتی گفتگو می­کند. و مشخص نیست چگونه در چنین روستایی که کاملا مردسالار و زن­ستیز است، زنی همچون زهرا یک تنه در برابر اهالی می­ایستد و همه از او می­ترسند. از جمله اینکه زنای محصنه صورت گرفته و انجام آن محرز شده باشد. به صرف اینکه یک زن به مردی بیگانه لبخند بزند، او را سنگسار نمی­کنند.

م» را در منطقه خاورمیانهساخته، اما به کشور آن اشاره‌ای نکرده اما آغداشلو در مصاحبه ای گفته است که فیلمدر اردن فیلمبرداری شده است. وی فارغ‌التحصیل رشته ی سینما از دانشگاه USC آمریکاست و بیست سال سابقه ی فعالیت تلویزیونی و سینماییدارد. همسر نورسته نیز فارغ‌التحصیلفیلمنامه نویسی از دانشگاه میامی است. «سنگسار ثریا» فیلمی است ساخته سیروس نورسته، کارگردان ایرانی ساکن امریکا. این فیلم در سال 2008 ساخته شد و دیالوگهایش عموما به زبان فارسی است که البته با زیرنویس انگلیسی در سراسر دنیا پخش شد.

این اثر به دلیل حجم گسترده اطلاعات غلط برای مخاطبان ایرانی تهیه نشده و غرض از تولید آن قطعا تاثیر گذاری بر چهره ایران در جهان است. اگر قوانین اسلام در مورد ازدواج موقت را بدانند، به دروغهایی که به اسلام نسبت داده شده است پی خواهند برد. این فیلم با بازی کردن با احساسات بیننده اش، سعی در فریب دادن و متاثر کردن او را دارد، تحریف قوانین و مقررات جزایی و احکام دین روشی است که این فیلم 5 میلیون دلاری و سرمایه گذاران آمریکاییش در پیش گرفته اند.

و اساساً سنگسار فقط برای زنای محصنه، یعنی زنای زن یا مردی که متأهلو دارای همسر قابل دسترس و تمکین هستند اجرا می شود. از این رو مدعیان شهود باید اینامر را اثبات کنند و چنان چه با شرایط مذکور در منابع فقهی قادر به اثبات نباشند،خودشان به جرم قذف مستحق حد (80 ضربه تازیانه) خواهند شد. بررسی داستان فیلمدر این فیلم، ثریا که شوهر دارد به زنا متهم می شود و علی (شوهر ثریا) و هاشم (از اهالی ده) بر زنای ثریا با هاشم شهادت می دهند و ثریا به جرم زنای محصنه (زن شوهردار) به سنگسار محکوم می شود. شوهر ثریا با همدستی کدخدا و ملای ده به زن بی گناه اتهاماتی را نسبت می دهند که در نهایت به سنگسار شدن ثریا منجر می شود ؛هرچند سیروس نورسته ادعا کرده که این فیلم براساس یک واقعیت ساخته شده اما مسائلی که در این فیلم وجود دارد این ادعا را رد می کند، هر چند در این مجال اندک فرصتی برای طرح همه این مسایل وجود ندارد، به هر حال قضاوت نهایی بر عهده خوانندگان است.

زیرا شناخت فیلمنامه‌نویس، کارگردان و بازیگران از جامعه مورد نظر، دریافت‌های دست دوم و دور از زیستگاه اصلی است و همین موضوع باعث می‌شود سازندگان نتوانند عمق این نوع باورهای خشن – همانند سنگسار یا قتل‌های ناموسی – را با توجه به انگیزه‌های اصلی و توجه به ویژگی‌های چند لایه اجتماعی و پیچیدگی‌های فرهنگی‌اش به‌درستی و کامل درک کنند. ثریا که در خانه هاشم کلفتی می کند چرخ خیاطی رابر می دارد و به دست او می دهد، دست هاشم موقع گرفتن چرخ خیاطی به دست ثریا برخورد می کند. شوهر ثریا این صحنه را از دور می بیند، او که می خواهد از دست ثریا خلاص شود همان لحظه نقشه شومی از ذهنش می گذرد. صحنه کات می خورد به عکس امام خمینی که از بالا ناظر وقایع روستاست.

این صحنه در عین تاثیر گذار بودنش  قبلا در فیلم “زوربای یونانی” به تصویر کشیده شده بود و می توان ادعا کرد؛ این سکانس رقت انگیز را برای متاثر کردن هر چه بیشتر بیننده در “سنگسارثریا” وارد کرده اند. کارگردان زوربای یونانی در سکانسی نشان می دهد که چگونه در حالی که جسد یک پیرزن روی تخت خوابش افتاده زن های روستایی به سمت خانه او هجوم می آورند و اموال او را به غارت می برند و حتی با یکدیگر بر سر تصاحب اموال کشمکش می کنند. این صحنه در عین تاثیر گذار بودنش  قبلا در فیلم "زوربای یونانی" به تصویر کشیده شده بود و می توان ادعا کرد؛ این سکانس رقت انگیز را برای متاثر کردن هر چه بیشتر بیننده در "سنگسارثریا" وارد کرده اند.

پدر خانواده تصميم دارد پسران را همراه خود به شهر برده و زندگي جديدي راآغاز كند، ولي هيچ توجهي به آينده و سرنوشت دختران خويش ندارد و اصلاً دختران رابه حساب نمي‌آورد. تنها مادر (ثريا) است كه براي دخترانش دلسوزي مي‌كند و برايتربيت همه فرزندان (دختر و پسر) تلاش مي‌كند. اين مسأله چيزي است كه در جامعهايران لا اقل به این شکل حقيقت نداشته و ندارد و بيشتر متناسب با ساختار فكريجوامع عرب و بیشتر در دوران جاهليت قبل از اسلام است. اگر چه در گذشته‌ به دليلاينكه پسران در تأمين معاش خانواده، كمك و همكار پدر بودند، خانواده‌ها بيشترعلاقه داشتند كه صاحب فرزندان پسر گردند، ولي اينگونه نبوده است كه پدران نسبت بهآينده و سرنوشت دختران خويش بي‌توجه باشند.

شیخ حسن در جریان گفتگو و بیان پیشنهاد علی مبنی بر تملک خانه و اثاثیه،تلویحاً تمایل به ازدواج با ثریا را نیز مطرح می کند ولی ثریا زیر بار نمی رود وبه تدریج کار برای علی سخت تر می شود. این، بخشی از فیلم “سنگسار ثریا میم” ساخته سیروس نورسته بود که مدتی پیش در جشنواره تورنتو به نمایش در آمد و سر و صداهایی به پا کرد. فیلمی که می توان آن را در رده فیلم های ضد ایرانی- اسلامی قرار داد و طبق معمول توجه مجامع سینمایی غرب را به خود جلب کرده است. این، بخشی از فیلم "سنگسار ثریا میم" ساخته سیروس نورسته بود که مدتی پیش در جشنواره تورنتو به نمایش در آمد و سر و صداهایی به پا کرد. نگاهی به مسأله ی سنگسار و تاریخچه و شرایط آن به روشنی ایننکته را آشکار می سازد که این حکم نه صرفاً به عنوان مجازات، که بیشتر به عنوانحکمی برای حفظ سلامت جامعه محسوب میشده. شرایط اجرای سنگسار جزو سخت ترین و شایدکم امکان ترین شرایط در مجازات اسلامی باشد و مبنا در سنگسار پیشگیری و پرهیز از انجامزنای محصنه است.

ضمنا شریعت اسلام مقرراتی وضع کرده که معمولا اثبات رفتارهای منافی عفت غیر ممکن می شود؛ مثل این که چهار شاهد مرد باید به صورت یکجا و در یک مجلس، به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طوری که شائبه تبانی های بعدی به وجود بیاید مردود است. در فيلم تلاش شده است به شيوه‌هاي مختلف به تضاد و اختلاف مردان با زنان تأكيدشود و عنوان گردد كه مردان و زنان در جامعه ايران با يكديگر اختلاف دارند و مرداناز تمام ابزارها براي اعمال قدرت در جامعه استفاده مي‌كنند و در اين ميان زنانهمواره مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند. بيان جملاتي نظير «اينجا دنياي مرداست، اينوهيچوقت فراموش نكنيد.»، «زن‌ها طبعاً لجباز مي‌شوند.»، كتك زدن ثريا توسط همسرش،عدم پرداخت نفقه و...

در حقیقت دوربودن از بسترهای فرهنگی باعث شده است نخستین ساخته سیروس نورسته همانند بیان بسیاری از بازیگرانش تا حدود زیادی ضعیف و پر ایراد باشد. در اصل، هم بازیگران و هم کارگردان به فضای عرفی محل رخ‌داد داستان – که بر اساس واقعیت نوشته شده است – حتی نزدیک هم نشده‌اند. در این فیلم علی (شوهر ثریا) یکی از شهود است و اعمالی را انجام می‌دهد که بر فسق او دلالت می‌کند لذا شهادتش پذیرفته نیست. ناتوانی سازندگان این نوع آثار در فهم عمق ماجرا، انگیزه‌ای می‌شود که آنها به سراغ ایجاد هیجان در آثارشان بروند و همین موضوع باعث ایجاد نوعی آشفتگی در کل پیکره فیلم و داستان می‌شود. به این خاطر که مخاطب را سرگردان می‌کند که سرانجام قرار است یک اثر حادثه‌ای (اکشن) را تماشا کند یا این اثر می‌خواهد با واکاوی موضوعی روانشناختی و جامعه‌شناسانه به مخاطبان درباره چنین ایدئولوژی هشدار دهد. حکم سنگسار (با شرایط ویژه و تقییدات خاص) برای مردان وزنان خطاکاری که به خانواده و ناموس خویش خیانت کرده اند، در نظر گرفته شده و در اینخصوص هیچ تفاوتی میان مردان و زنان وجود ندارد.

در حالي كه نمايش فيلم‌هاي ضدايراني «‌300‌»، «‌پرسپوليس‌»،«‌كشتي گير‌» و تحريف تاريخ باستان ايران در فيلم «‌اسكندر‌» موجي از اعتراضايراني‌هاي درون و بیرون از كشور را در دو سال اخير برانگيخته‌اند، سياست‌هايضدايراني هاليوود اين بار مذهب را دستمايه خود قرار داده است. کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به ژورنال ایرانیان کانادا است. از نظر سازمانی، ژورنال ایرانیان کانادا یک موسسه غیرانتفاعی ثبت شده در کانادا است که توسط جمعی از داوطلبان ایرانی-کانادایی اداره می شود. در سینمای ایران نمونه‌های شاخص از آثاری که باورها و عرف بخش‌هایی از ایران را به‌خوبی واکاوی کرده‌اند و آثار ماندگاری از خود به‌جا گذاشته‌اند، بسیار زیاد است، اما به‌عنوان نمونه شاید بتوان به فیلم «عروس آتش» ساخته مرحوم خسرو سینایی اشاره کرد که به‌خوبی توانست در قالب قصه‌ای پر افت و خیر و تاثیرگذار، بخشی از باورهای نادرست گوشه‌ای از ایران را به ‌تصویر بکشد.

«سنگسار ثریا» در واقع نام کتابی است که فریدون صاحب­جم در سال 1994 نوشته است. یعنی ماجرای سنگسار زنی به نام ثریا منوچهری در سال 1365 در ایران. از بازیگران شناخته شده این فیلم، شهره آغداشلو و پرویز صیاد را می­توان نام برد. قبول شهادت شهود، شرایطی سختی دارد و اگر یکی از شهود، یکی از این شرایط را نداشته باشد، هر چهار شاهد به جرم تهمت زنا (به زن یا مرد) به حد قذف محکوم می‌گردند و شلاق زده می‌شوند. کسی که تهمت می‌زند و 4 شاهد نداشته باشد 80 ضربه شلاق زده می‌شود.

چه برسد به‌اینکه بتوانند یک فرد روستایی در محل وقوع داستان را به‌تصویر بکشند. به بیان ساده‌تر، وقتی یک هنرمند محل زیستش تغییر می‌کند، به‌ویژه اگر در دوران کودکی،‌ نوجوانی یا سال‌های ابتدایی جوانی این اتفاق افتاده باشد،‌ دیگر به‌طور کامل جزیی از زادگاهش نخواهد بود، بلکه با  فرهنگ کشوری که در آن رشد و نمو یافته است، چنان درهم می‌آمیزد که حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند فضای ذهنش را از حال و هوای زادگاهش به‌طور کامل پر کند. ایرادات فنی این فیلم بسیار بیش از اینهاست؛ اما در پشت همه اینها یک هدف عمده نهفته است و آن، تخریب چهره جامعه ایرانی. آنچنانکه روحانیون را برآمده از دل اراذل، و پاسداران را افراد ناپاک معرفی می­کنند.

نقش ثریا را نیز بازیگر جوانی به نام مژان مارنو ایفا می‌کند.داستان Stoning of Soraya M از اینجا شروع می شود که روزنامه نگاری فرانسوی در سفرش به روستایی می رسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا می دهد. توقف روزنامه نگار فرانسوی در روستا فرصتی است تا او با یک ماجرای هولناک مواجه شود؛ زنی به نام زهرا به محض دیدن روزنامه نگار او را به خانه خود دعوت می کند و از او می خواهد پای حرف هایش بنشیند. از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک می شود و داستان در گذشته روایت می شود و خواهر زاده زهرا “ثریا” در مرکز این ماجرا قرار دارد. فیلم از آنجا آغاز می­شود که یک خبرنگار فرانسوی، قصد خروج از ایران را دارد.

فیلم “سنگسار ثریا” در کل اثری است که از واقعیت های جامعه ایرانی فاصله دارد، بیان تصویری و کلامی اثر شعاری است و از صداقت و حسن نیت سازندگانش خبری نیست. ضمنا شریعت اسلام مقرراتی وضع کرده که معمولا اثبات رفتارهای منافی عفت غیر ممکن می شود؛ مثل این که چهار شاهد مرد باید به صورت یکجا و در یک مجلس، به عمل خلاف عفت شهادت بدهند و شهادت جدا جدا به طوری که شائبه تبانی های بعدی به وجود بیاید مردود است. فیلم "سنگسار ثریا"  در کل اثری است که از وافعیت های جامعه ایرانی فاصله دارد، بیان تصویری و کلامی اثر شعاری است و از صداقت و حسن نیت سازندگانش خبری نیست.

“کوهپایه” نام روستاییست که با هر بارشی سیلاب آن را از بنیان خواهد کند. ثریا که در خانه هاشم کلفتی می کند چرخ خیاطی رابر می دارد و به دست او می دهد، دست هاشم موقع گرفتن چرخ خیاطی به دست ثریا برخورد می کند. صحنه کات می خورد به عکس امام خمینی که از بالا ناظر وقایع روستاست.

اگر قوانین اسلام در مورد ازدواج موقت را بنویسم، به دروغهایی که به اسلام نسبت داده اند پی خواهید برد. این فیلم داستانی، بر اساس کتابی به همین نام، نوشته فریدونصاحب‌جمع ساخته شده که در سال 1994 میلادی منتشر و به ادعای نویسنده ی آن ماجرایواقعی آن در ماه اوت سال ۱۹۸۶میلادی (مرداد 1365) در یکی از روستاهای ایران اتفاق ‌افتادهاست. تهیه‌کنندگان این فیلم، «استیو مک اویتی» و «جان شپرد» هستند که در کمپانی«ام ‌پاور ‌پیکچرز» (Mpower pictures) آن را تولید کردهاند و فیلمنامه ی آن را سیروس نورسته با همکاری همسر خود بتسی گیفن نورسته نوشتهاست.

داستان فیلم از اینجا شروع می شود که روزنامه نگاری فرانسوی در سفرش به روستایی می رسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا می دهد. از این نقطه فیلم وارد یک فلش بک می شود  و داستان در گذشته روایت می شود و خواهر زاده زهرا "ثریا" در مرکز این ماجرا قرار دارد. یک روزنامه‌نگار فرانسوی ایرانی تبار در جریان سفرش بهایران به دلیل خرابی اتومبیل مجبور به توقف در روستایی دورافتاده به نام «کوهپایه»می شود.

کسانى که زنان پاکدامن را متهم مى کنند سپس چهار شاهد (بر ادعاى خود) نمى‌آورندآنها را هشتاد تازیانه بزنید، و شهادتشان را هرگز نپذیرید، و آنها فاسقانند. قوانین اسلام به نحوی طراحی شده اند که هزینه ی جرم و جنایت بسیار سنگین باشدو کسی به خود جرأت ندهد در مقابل قانون بایستد. خصوصاً در مسائل ناموسی، بر خلافموارد دیگر نظیر جرح و قتل که دیه به جای قصاص قرار گرفته است، هیچ تبدیلی در نظرگرفته نشده و شفاعت هیچکس مورد پذیرش نیست. ( سنگسار ثریا م. ) محصول سال 2008 ( 1387 ) میباشد که توسط Cyrus Nowrasteh در کشور United States ساخته و اکران شده است. این موضوع را به‌خوبی می‌توان درک کرد که دستاندرکاران تولید چنین فیلم‌هایی در خارج از ایران با انبوهی از مشکلات و کمبودهای وابسته به «بضاعت‌های محدود مهاجرت» مواجهند، اما شاید در این گونه موارد استفاده از مشاورانی آگاه و در حال زیست در ایران بتواند کمک قابل‌توجهی به عمق یافتن فیلمنامه کند و در نتیجه تولید با کیفیت‌تری انجام شود.

"سیروس نورسته" کارگردان ساکن امریکا با نشان دادن "روستای کوهپایه" به خیال خودش نمادی از جامعه و حکومت ایران را به تصویر کشیده که در آن حقوق زن ها  لگدکوب می شود، زن ها همیشه مجبور به سکوت می شوند و مردهایشان تمام قوانین را به نفع خود تصویب و اجرا می کنند (این همان حرفی است که فمینیست ها بر زبان می آورند). با پایان یافتن داستان زندگی ثریا ادامه ی فیلم در زمان حالادامه می‌یابد. وی در حالی کهبا عصبانیت آنان را تهدید می کند که بر علیه شان به مراجع شکایت خواهد کرد روستارا ترک می کند و پس از کمی مسافت که از آنان دور می شود در یکی از کوچه ها نواراصلی را از زهرا تحویل گرفته و با خود می برد تا به تمام دنیا خبر این ماجرا رابرساند. داستان فیلم از اینجا شروع می‌شود که روزنامه‌نگاری فرانسوی در سفرش به روستایی (احتمال داده میشود کوهپایه اصفهان) می‌رسد و اتومبیلش را برای تعمیر به هاشم، مکانیک روستا می‌دهد. توقف روزنامه‌نگار فرانسوی در روستا فرصتی است تا او با یک ماجرای هولناک مواجه شود؛ زنی به نام زهرا به محض دیدن روزنامه‌نگار او را به خانه خود دعوت می‌کند و از او می‌خواهد پای حرف‌هایش بنشیند.

خیلی وقت بود درباره فیلم «سنگسار ثریا» جسته و گریخته چیزهایی شنیده بودم. نکاتی درباره این فیلم به ذهنم رسید که دیدم بد نیست با شما هم در میان بگذارم. یکی از دلایل این حکم که پاکدامن نباید با زناکار ازدواج کند، تنبیه زناکار و برای روشن شدن زشتی این عمل است. تبعيض ميان دختران و پسران، مورد ديگري است كه در فيلم مستقيماً بدان اشارهشده است.